آینه

ساخت وبلاگ
خب وارد 33 هفته شدم. عجب سال عجیبی بود هم برای دنیا هم برای من. هنوز هم باورم نمیشه که حامله هستم. اینکه قراره یه نی نی کوچولوی دیگه وارد خونه ما بشه هم هیجان انگیزه هم رعب آور. خیلی نگران نیکی و نحوه مواجهه اش با این نی نی جدید هستم. نی نی ای که حالا کمکم داره میره که نیکزاد صدا بشه. هرچند من هنوز معتقدم نیکدل اسم قشنگ تری بود ولی نیکزاد رو باباش اوکی کرد و منم مخالفتی ندارم.خاله اکرم 28 آبان بعد از دو سه ماه بیماری خیلی سخت و رنج و عذاب فراوان فوت کرد و مامان من که خیلی به خواهرش وابسته بود رو داغدار کرد. طفلکی زهرا اول دست تنها خیلی زحمت کشید حتی کارشو ول کرد. بعد از مدتی تو ماه آخر برادرهاش از خارج اومدن و کمکش کردن ولی خاله بیچاره من که یه عمر سختی و محنت کشیده بود دیگه طاقت نیاورد و روحش برای همیشه ازین همه سختی و درد و عذاب کند و رفت. امیدوارم که تو دنیای دیگه راحت راحت باشه و دیگه درد و رنجی نداشته باشه.دایی علی هم 13 آذر بعد از تحمل سه سال زمینگیری و بیماری سخت درگذشت. روحش شاد اونم آدم بسیار خوبی بود.دیدن مرگ و میر آدمها و خصوصا مریضهای کرونایی که انقدر سریع میمیرن که هیچ کس باورش نمیشه توی این سال 2020 نحس همه ما رو افسرده کرده. این روزها بخصوص که تاریخ زایمان نزدیک و نزدیکتر میشه بیشتر به مرگ فکر میکنم. اینکه من چیکار کردم توی این دنیا. چه اثری باقی گذاشتم و چی تو دستم دارم که با خودم ببرم.خیلی ناامید و خسته ام. انگار اون جوری که فکر میکردم نشد. مدتهاست که بخصوص بعد از بچه دار شدنم هیچ هدف و دستاورد خاصی ندارم و فقط روز به روز رو میگذرونم. امسال که بدترین سال هم بود. حتی همون کارهای معمولی که باعث انرژی و شادابیم میشد رو هم نتونستم انجام بدم.به علی که نگاه میکنم ب آینه...
ما را در سایت آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohajer59o بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 3:37